صبح زيباى اولين جمعه از اولين هفته ى اولين ماه زمستانيتان بخيروشادى

"ﯾﮏ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﻗﺸﻨﮓ "... ﺁﻓﺘﺎﺏ ﮐﻪ ﻣﯿﺘﺎﺑﺪ
ﭘﺮﻧﺪﻩ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﻧﺪ
ﻧﺴﯿﻢ ﮐﻪ ﻣﯽ ﻭﺯﺩ
ﺑﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﻣﯿﮕﻮﯾﻢ
ﺣﺘﻤﺎ " ﺣﺎﻝ ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﻢ ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ
ﮐﻪ ﺟﻬﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺯﯾﺒﺎﺳﺖ . ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﻣﻦ ﻣﺜﻞ ﮔﻨﺪﻣﻨﺪ ،
ﺑﻮﺩﻧﺸﺎﻥ ﯾﮏ ﺩﻧﯿﺎ ﺑﺮﮐﺖ ﻭ ﻧﻌﻤﺖ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻧﺒﻮﺩﻧﺸﺎﻥ ﻗﺤﻄﯽ ﻭ
ﮔﺮﺳﻨﮕﯽ ﺍﺳﺖ
ﻭ ﻣﻦ ﭼﻪ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﻢ ﮐﻪ ﺯﺭ ﺧﻮﺷﻪ ﻫﺎﯼ ﮔﻨﺪﻡ ﺩﺭ ﺍﻃﺮﺍﻓﻢ ﻣﻮﺝ ﻣﯿﺰﻧﺪ .
ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﻗﺪﺭ ﻣﯿﺪﺍﻧﻢ ﻭ ﺁﻧﺮﺍ ﺩﺭ ﺳﯿﻠﻮﯼ ﺟﺎﻥ ﻧﮕﻬﺪﺍﺭﯼ ﺧﻮﺍﻫﻢ
ﮐﺮﺩ .
ﺧﻮﺷﻪ ﻫﺎﯼ ﺍﻓﮑﺎﺭ ﺑﻠﻨﺪﺗﺎﻥ ﺳﺒﺰ ﻭ ﺭﯾﺸﻪ ﭘﺎﮐﺘﺎﻥ ﭘﺎﯾﺪﺍﺭ ﺑﺎﺩ ...

در کار عشق دورى و هجران به ما رسيد،
يوسف که رفت غصه ى کنعان به ما رسيد،
ما باب ميل تو نشديم عاقبت ولى،
لطف تو هر دقيقه و هر آن به مارسيد …
(اللهم عجل لوليک الفرج)

آدم گاهی دوست دارد برود ولی نرسد
دوست دارد گریه کند ولی کسی دلیلش را نپرسد
دوست دارد بغض کند ولی بی بهانه
گوشه ای از این دنیا را برای خودش پیدا کند
خودش را بغل کند و آرام آرام خودش را آرام کند…

خسته ام از تو نوشتن
کمی از خود می نویسم
این منم که دوستت دارم …

بی شک " آغوش تو " هشتمین عجایب دنیاست...
واردش که میشوی زمان بی معنامیشود...
هیچ بُعدی ندارد !!
بی آنکه نفس بکشی روحت تازه میشود !!
تمام ثروت دنیا را به یک وجبش نخواهم بخشید

عاشـــــــــــق شدن چیز ســـــــــاده ایست ….

آنقــــــــــدر که همه ی انسانهــــــــــا

تـــــــــوان تجربه کردن اون رو دارنــــــــــد !
...
مهم عاشــــــــق ماندن است ؛